در راه سلامتی

در راه سلامتی

یک بیمار وسواسی بودم که در حال بهبود از راه خود درمانی هستم
به کمک همتون احتیاج دارم

وسواس بر خلاف تصورتان نه بیماری انسان های کم هوش و نه بیماری افراد بی دقت و گیج است بلکه گاهی انسان از هوش زیاد و توجه زیاد دچار دقت های غیر منطقی میشود .

من هم روزگاری نه چندان دور مثل شماها بودم صبح که از خواب بیدار میش دم از جایم بلند شده و روز را آغاز می کردم. اما رفته رفته این دقت های بی مورد به هر چیزی مثل بلند شدن از رختخواب مثل خوردن اولین خوراکی در روز مثل لحظه خارج شدن از اتاق و .... ( البته از ابتدا به این شدت و در همه موارد نبود و فقط منحصر به کارهایی بود که مهم تر بودند ) و در نهایت تبدیل به پیچیده ترین بیماری فکری یعنی وسواس شد .

در درون من صداهای بی شماری در حال حرف زدن اند و تماما نقاط ضعف مرا میدانند و دقیقا برای لحظه به لحظه ی من کلماتی آماده کرده اند که باعث اضطراب و تشویش و نگرانی من میشود و از طرف دیگر صداهایی ظاهرا خیر خواهانه پیدا شدند که به من یمگفتند آیا میخواهی از خطری که به آن فکر کردی رها شوی ؟ و دست مرا میگرفتند و میگفتند پس فلان کار را دوباره انجام بده ! احمقانه بود ولی این در ابتدا به شدت آرامم میکرد و فکر میکردم این ها راه رهایی از شر و بدی آن افکار شوم هستند غافل از اینکه اینها خودشان به گونه ای نیروی تقویت کننده همان افکار استرس زا بودند .