درد های روحی و درد های جسمی با هم دارن از پا درم میارن
خیلی حال خوشی دارم دندون دردم ای وسط واسه من ادا داره
تقریبا سه روز بی وقفه درد میکنه فقط به زور قرص اونم ژلوفن 400 فقط یه ساعتی آروم میشه !!!
فوبیا دارم استرس دارم وسواس دارم ترس دارم نمیتونم برم دندون پزشکی !!!!!!!!!!!!!!!!
اینقدر از دوران سلامتیم از اون قبلنام زیاد میگذره که دیگه یادم نمیاد واقعا قبلا چطوری بودم ؟
حتی توی خوابامم هم وسواسم باهامه !
میتونید تصور کنید که بیماریتون در خواب هم شما رو رها نکنه ؟
خدایا این چه مصیبتیه همیشه باید دو روز حالم خوبه ده روز بدتر از قبل شم ؟
یه هفته حالم نسبتا خوب بود یکم ذوق کردم باز الان همونحال نکبت سابق رو دارم
خیلی حالم بده ...
واقعا از زندگی خستم
وقتی عصبانی میشم از هر کسی و هر چیزی دستای خودم رو گاز میگیرم ! در حدی که گاهی خون میاد از دستم
یه هفته یشتر بود که دیگه گاز نگرفته بودم ولی باز امشب گاز گرفتم بدتر از قبل !
چند روز اول خود درمانی خیلی خوب پشرفت ولی مشکلی که الان پیش امومده خود روش درمانمه !
مثلا تصمیم میگریم 24 ساعت به هیچ فکر منفی پاسخ عملی ندم و اگر دیگه خیلی بهم فشار آورد 24 ساعت بعد یه فکری براش بکنم اولش خوب بود ولی الان یه طوری شده که همش منتظرم 24 ساعت بگذره افکارم رو تخلیه کنم !
این یعنی اصلا درمان واقعی نشدم !!!
فقط دارم تنبیه میشم البته باید از حق گذشت که تنبیه خوبی بوده
حالا اینکه یه کسی نتونه بهت کمک کنه یه طرف قضیه است که مهم هم نیست چون ریشه این بیماری در درونه منه و باید خودم درمانش کنم
طرف دیگه اونایی هستن که نمک می پاشن !
اه خیلی حوشله نوشتن دارم یک سره هم از من عنوان میخواد این
بعد از کلی که با خودم کنجار رفتم که به آرامش برسم و تلاش های بی نتیجه بالاخره چند روز حالم خوب بود که دیشب یه مهمونی کذایی رفتم خونه یکی از آشناها و یه اتفاقایی افتاد که حالم کلا بدتر شد .
الان اصلا حالم خوب نیست
یه چیزایی هستند که آدم رو راهنمایی میکنند که بهشون میگیم نشانه
اما مغز که اشتباه کار کنه نشانه هاش هم غلط دریافت میکنه
مهم اینه که تو حواست باشه اینها نشانه های غلط هستند
در واقع ساختار مغز بعد از ابتلا به بیماری وسواس و اسکیزوفرنی به شکلی تغییر میکنه که قدرت تشخیص درست از نادرست خرافه از واقعیت و ... رو نداره
در اسکیزوفرنی بدتر هم هست یعنی شخص صداهایی درونی رو به شملی میشنوه که انگار واقعا وجود دارند !